سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Diapason

گفتم که چرا دورتر از خواب و سرابی

گفتم که منم با تو ولیکن تو نقابی

چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش

هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش

گفتم که عطش میکشدم در تب صحرا

گفتی که مجوی آب و عطش باش سرا پا

گفتم که نشانم بده گر چشمه ای آنجاست

گفتی چو شدی تشنه ترین قلب تو دریاست

گفتم که در این راه کو نقطه آغاز؟

گفتی که تویی تو پاسخ این راز


  • کلمات کلیدی : شعر، عاشقانه
  • نوشته شده در  جمعه 88/6/20ساعت  9:22 صبح  توسط پاتوقی برای تعامل دیدگاهها و نظرات 
      نظرات دیگران(13)


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    کمی تامل
    تفاوت این سر و آن سر دنیا
    طلا، زن، مرد
    مردان و زنان
    یک ضرب المثل
    [عناوین آرشیوشده]